خیلی وفته . . . نگفتم و اشک نریختم . . . تقصیر کارم شاید! از خودم خب عصبیم نمیدونم الان باید ول کنم یا اصلا میخوام مثل بچه ها چشامو ببندم و بخندم و کیف کنم تا به خواب. . . بشمرم تاهزار چون که مطمئنم بعدش میاد . . . خیلی بچه گونه س ولی من عمرا بگم نه نمیخوام من میخوام و بگو نمیذارم که منو به کشتن بدن خستگیا . . . حقیقت همینه یعنی من توی رویاام و خب وضعیت وخیمه! رویا برام بسه . سوالم با ترسه . کجا الان هستش؟ خداوندا بسه! من که تو زندگیم آخه چیزی جز عشق نداشتم! سخت نیست که اینجوری جزئش نباشم . . . لابد این یه تنبیهه . میخرمش به جون بگو آخرش چیه؟
سلام مر۳۰ از حضورتون.........
وبتون بیسته تبریک میگم!!!!!!!!
سلام