وحشت از عشق که نه !
ترس من فاصله هاست !
وحشت از غصه که نه !
ترس من خاتمه هاست !
ترس بیهوده ندارم .
صحبت از خاطره هاست !
صحبت از کشتن ناخواسته ی عاطفه هاست !
کوله باریست پرازهیچ که بر شانه ماست !
گله از دست کسی نیست !
مقصر دل دیوانه ی ماست !
یه روز یه عاشقی بود . . .
عشقش رو دید که داره جون میکنه
رفت پیشش تا آرومش کنه
میدونی چرا جون میکند ؟
چون لحظه ای که عشقش می رفت
تموم بدنش تکه تکه می شد
فقط قلبش نبود . . .
تمومش کن دیگه بسه خیال نکن با رفتنت دنیا به آخر می رسه
پیش خودت فکرمی کنی بی تو دووم نمیارم اما اینو بدون دیگه هیچ حسی من بهت ندارم
من خیلی وقته که تو رو دیگه گذاشتمت کنار آره منم همونی که میخواستمت دیوونه وار
خیال میکردی تا ابد اسیر چشمات می مونم هی منو تحقیر بکنی هیچی نگم دم نزنم
خیال نکن که بعد تو واسم مهمه رفتنت به حالم فرقی نداره واسم دیگه نبودنت
Ali . Gholamzadeh